تو پست قبلی مقدمات زمان گذشته رو شرح دادیم . حالا با چند تا مثال بحث رو باز تر می کنیم.
من کتب دانشگاهیم را فروحتم. | Ich verkaufte meineUniversitätbücher |
تو ماشین را فروختی. | du verkauftest das Auto. |
تو لپ تاپ را فروختی. | Sie verkauften den Laptop. |
من در یک آپارتمانی زندگی می کردم. | Ich wohnte in einer wohnung. |
من آمدم. | Ich kam. |
تو آمدی. | du kamst. |
او آمد. | Er,sie,es kam. |
ما آمدیم. | Wir kamen |
شماها آمدید. | ihr kamt |
آنها آمدند. | sie kamen |
شما(محترم) آمدید. | Sie kamen |
همونطور که می بینید فعل verkaufen فعل با قاعده است (البته با پیشوند جدا نشدنی) که همونجوری که در پست قبلی گفتیم صرف میشه. اما فعلkommen فعل بی قاعده است که بن مضارع آن komm است و بن ماضی آن که طبقِ آن فعل در زمان گذشته صرف می شود kam است که طبق شخص های مختلف به آن شناسه های مناسب اضافه می شود.
نمونه های دیگر :
من داشتمich hatte
تو داشتی du hattest
او(مذکر،خنثی،مونث) داشتer,es,sie hatte
ما داشتیمwir hatten
شماها داشتیدihr hattet
آنها داشتندsie hatten
شما(محترم) داشتیدSie hatten
*******************
فعل (مجبور بودن)müssen در زمان گذشته
Ich musste eine Pause machen.
من مجبور شدم استراحت کوتاهی بکنم.
du musstest eine Pause machen.
تو مجبور شدی استراحت کوتاهی بکنی
er,es,sie musste eine Pause machen
او مجبور شد استراحت کوتاه بکند.
Wir mussten eine Pause machen.
ما مجبور شدیم استراحت کوتاهی بکنیم.
Ihr musstet eine Pause machen.
شماها مجبور شدید استراحت کوتاهی بکنید.
sie mussten eine Pause machen.
آنها مجبور شدند استراحت کوتاهی بکنند.
Sie mussten eine Pause machen.
شما(محترم)مجبور شدید استراحت کوتاهی بکنید.
توجه کنید که فعل Pause machen به شکل ساده(مصدری) خودش و در آخر جمله می آید. مثل حالت زیر که البته در زمان حال است:
Wir mussen zur Universität gehen.
ما باید به دانشگاه برویم.
همونطوری که می بیند اگر در جمله دو فعل داشتیم، فعل اول در مکان دوم (بعد از فاعل) و فعل دوم در آخر جمله می آید. افعال زیر از این دسته اند که در مکان دوم می آیند:
können
müssen
werden
wollen
sollen
möchten
تو پست قبلی مقدمات زمان گذشته رو شرح دادیم . حالا با چند تا مثال بحث رو باز تر می کنیم.
من کتب دانشگاهیم را فروحتم. | Ich verkaufte meineUniversitätbücher |
تو ماشین را فروختی. | du verkauftest das Auto. |
تو لپ تاپ را فروختی. | Sie verkauften den Laptop. |
من در یک آپارتمانی زندگی می کردم. | Ich wohnte in einer wohnung. |
من آمدم. | Ich kam. |
تو آمدی. | du kamst. |
او آمد. | Er,sie,es kam. |
ما آمدیم. | Wir kamen |
شماها آمدید. | ihr kamt |
آنها آمدند. | sie kamen |
شما(محترم) آمدید. | Sie kamen |
همونطور که می بینید فعل verkaufen فعل با قاعده است (البته با پیشوند جدا نشدنی) که همونجوری که در پست قبلی گفتیم صرف میشه. اما فعلkommen فعل بی قاعده است که بن مضارع آن komm است و بن ماضی آن که طبقِ آن فعل در زمان گذشته صرف می شود kam است که طبق شخص های مختلف به آن شناسه های مناسب اضافه می شود.
نمونه های دیگر :
من داشتمich hatte
تو داشتی du hattest
او(مذکر،خنثی،مونث) داشتer,es,sie hatte
ما داشتیمwir hatten
شماها داشتیدihr hattet
آنها داشتندsie hatten
شما(محترم) داشتیدSie hatten
*******************
فعل (مجبور بودن)müssen در زمان گذشته
Ich musste eine Pause machen.
من مجبور شدم استراحت کوتاهی بکنم.
du musstest eine Pause machen.
تو مجبور شدی استراحت کوتاهی بکنی
er,es,sie musste eine Pause machen
او مجبور شد استراحت کوتاه بکند.
Wir mussten eine Pause machen.
ما مجبور شدیم استراحت کوتاهی بکنیم.
Ihr musstet eine Pause machen.
شماها مجبور شدید استراحت کوتاهی بکنید.
sie mussten eine Pause machen.
آنها مجبور شدند استراحت کوتاهی بکنند.
Sie mussten eine Pause machen.
شما(محترم)مجبور شدید استراحت کوتاهی بکنید.
توجه کنید که فعل Pause machen به شکل ساده(مصدری) خودش و در آخر جمله می آید. مثل حالت زیر که البته در زمان حال است:
Wir mussen zur Universität gehen.
ما باید به دانشگاه برویم.
همونطوری که می بیند اگر در جمله دو فعل داشتیم، فعل اول در مکان دوم (بعد از فاعل) و فعل دوم در آخر جمله می آید. افعال زیر از این دسته اند که در مکان دوم می آیند:
können
müssen
werden
wollen
sollen
möchten